غمگینم
سلام
راستش خیلی وقته می خوام بیام و بنویسم ولی نمی دونم چی بنویسم این روز ها در غم از دست دادن یکی از بهترین ها بغض گرفتم و هر از گاهی به بهونه های متفاوت گریم می گیره اخه آقای خوشوقت رو خیلی دوست داشتم و یه ارتباط قلبی با هاش داشتم وقتی که شنیدم مریض شده خیلی ناراحت شدم و خدا خدا می کردم که زود تر حالش خوب بشه اما حکمت خدا بر این نبود و اون رو برای خودش برد و ما هم از برکت وجودش محروم شدیم امید وارم الان هم که رفته بتونیم استفاده لازم رو ببریم و از برکات روحی بلند ایشون بهره کافی رو ببریم ازش خیلی چیز ها خواستم امید وارم خدا به آبروی این عالم بلند مرتبه ما رو هم ببخشه و با این بزرگان محشور کنه
امین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی